چه کسی می‌تواند کارآفرین موفقی باشد؟

0

کارآفرینی، تأسیس کسب و کار شخصی، رئیس خود بودن، کسب درآمد میلیونی و فوری، بازنشستگی در جوانی، لَم‌دادن در ویلای شخصی و مسافرت به دور دنیا و …؛ تبلیغات وسوسه‌کننده‌ی زیادی درمورد اینها وجود دارد، اما واقعیت چیز دیگری است. نود درصد کسب و کارها پس از پنج سال ورشکست شده و از صحنه‌ی بازار محو می‌شوند. اما کسی درمورد آنها چیزی نمی‌نویسد. برعکس، درمورد معدود کارآفرینان موفق هزاران صفحه مطلب نوشته می‌شود و برخی از آنها به شهرت افسانه‌ای می‌رسند. حتی ممکن است مردمِ بی‌پولی که کارآفرینان را تقدیس می‌کنند، آنها را باوجود بی‌سوادی مطلق‌شان در علم سیاست، به ریاست جمهوری قدرتمندترین کشور دنیا انتخاب کنند! این تبلیغات رنگارنگ و افسانه‌های مربوط به کارآفرینانی که از هیچ به همه‌چیز رسیده‌اند، ممکن است شما را وسوسه کند. ممکن است فکر کنید باید با رهاکردن کار فعلی خود، وام گرفتن و رفتن زیر بار قرض فامیل و دوستان، کسب و کار خودتان را راه‌اندازی کنید تا در اسرع وقت به باشگاه کارآفرینان موفق ملحق شوید. اگر چنین قصدی دارید، لطفا چند دقیقه دست نگه دارید و این مقاله را تا آخر بخوانید تا بدانید که آیا اصلا اهل این کار هستید یا خیر؟


حتما بخوانید: داستان زندگی کارلوس اسلیم؛ کارآفرینی که ۲۰۰ شرکت دارد

کارآفرینان موفق؛ موجوداتی خاص یا معمولی؟

در نگاه اول، کارآفرینان موفق چیز خاصی ندارند که آنها را از دیگران متمایز کند، جز پول. هرجور آدمی را می‌توان در میان آنها یافت: پیر یا جوان، تحصیل‌کرده یا بی‌سواد، مرد یا زن، اجتماعی و برونگرا یا خجالتی و گوشه‌گیر، خلاق یا بدون خلاقیت و … . اما این نباید شما را گول بزند. از نگاهی دیگر، آنها واقعا آدم‌های خاصی هستند و با سایر افراد متفاوت‌اند. این ویژگی‌ها باعث شده است آنها در جمعِ معدود کارآفرینان موفق قرار بگیرند.

رونیکس

نقش سن و سال و اهمیت زمان سنجی

بررسی زندگی کارآفرینان موفق نشان می‌دهد که این باور رایج که «برای تبدیل‌شدن به یک کارآفرین موفق حتما باید از جوانی شروع کنید» صحت ندارد. تحقیقات نشان می‌دهد که بسیاری از کارآفرینان موفق کار خود را از میان‌سالی یا سنین بالاتر آغاز کرده‌اند. بیشترِ آنها مهارت‌های لازم برای کارآفرینی را از کارکردن برای دیگران به‌دست آورده‌اند؛ به همین دلیل وقتی در سنین بالاتر کار خود را آغاز کرده‌اند از تجربه‌ی آن سال‌ها بهره برده‌اند. همین تجربه‌اندوزی، آنها را نسبت‌به افراد جوان و بی‌تجربه، در موقعیت بهتری قرار داده و موفق‌ترشان کرده است. ازطرف‌دیگر، کارآفرینانی هم بوده‌اند که در سنین جوانی به موفقیت رسیده‌اند. ارزیابی کلی درمورد نسبت سن و سالِ آغاز کسب و کار در میان کارآفرینان موفق، نشانگر آن است که عاملی مهم‌تر در موفقیت آنان مؤثر بوده است: زمان‌سنجی. پروفسور مارلین دیویدسون، استاد روانشناسی مدیریتی در دانشکده‌ی بازرگانی منچستر در این زمینه می‌گوید: «برای رسیدن به موفقیت، زمان‌سنج‌بودنِ ما مهم‌تر از آن است که کارمان را در چه سنی شروع می‌کنیم: اینکه در چه صحنه‌ای از زندگی هستید، خیلی مهم‌تر از این است که درحال‌حاضر چند سال دارید. من فکر می‌کنم هرکس می‌تواند در هر سنی، کارآفرینی موفق باشد.» پس تا اینجا مشکلی برای موفقیت در کارآفرینی وجود ندارد، چون سن و سال عامل تعیین‌کننده‌ای نیست.

زمان‌سنجی شما برای شروع کسب‌وکار مهم‌تر از سن و سال شماست.

نقش ایده‌ی کسب‌وکار

«کارآفرین موفق می‌تواند به چیزی نگاه کند و در آن فرصتی ببیند، چیزی که من یا شما به‌طور عادی صرفا از کنار آن می‌گذریم. از نظر من این واقعا اعجاب‌آور است.» کالین گری

بسیاری از افرادِ مایل به کارآفرینی از نداشتن ایده‌ی خوب در عذاب‌اند. بررسی‌ها نشان داده است که بیشترِ کارآفرینان به‌دنبال خلق چیزی بوده‌اند که در زندگی‌شان به آن نیاز داشته‌اند. چند سال پیش دو برادر جوان ایرانی که عاشق عکاسی بودند، پول‌هایشان را جمع کردند تا یک دوربین دیجیتال بخرند. اما هرچه در اینترنت جست‌وجو کردند نتوانستند اطلاعات لازم برای خرید دوربین دلخواه‌شان را پیدا کنند. آنها برای تهیه‌ی وسیله‌ی موردنیاز خود زحمت زیادی کشیدند. این مسئله باعث شد متوجه یک جای خالی شوند و تصمیم بگیرند آن را پر کنند. چنین بود که «دیجی کالا» را راه‌اندازی کردند. این وب‌سایت درحال‌حاضر به یکی از غول‌های کسب‌وکار آنلاین در ایران تبدیل شده و حتی به شهرت جهانی رسیده است، به‌طوری‌ که مجلات معروفی مثل فوربز به آن پرداخته‌اند. (اصل گزارش مجله‌ی فوربز درمورد دیجی کالا را در اینجا بخوانید.)

برخی افراد، سرگرمی خود را به کسب‌وکاری موفق تبدیل کرده‌اند. اما کارآفرینانی نیز بوده‌اند که هرگز ایده‌ای از خودشان نداشته‌اند. آن‌ها صرفا پیگیر ایده‌ای شدند که در جایی دیگر امتحان خود را پس داده بود، و موفق هم شدند. پس نیازی نیست ایده‌ی خارق‌العاده‌ای داشته باشید، بلکه باید بتوانید فرصتی را تشخیص داده و آن را به موفقیت تجاری برسانید.

«برای اینکه کارآفرین موفقی باشید، لازم نیست چرخ را دوباره اختراع کنید. عامل برانگیزاننده‌ی اغلب مردم صرفا به‌دست‌آوردن پول است. راز کار در این است که بتوانیم خلائی را در بازار تشخیص داده و سپس آن را پر کنیم.» رُز تیلور، روان‌شناس بازرگانی

برای کارآفرینی لازم نیست ایده‌ی خارق‌العاده‌ای داشته باشید، بلکه کافی است نیازی را تشخیص بدهید و آن را رفع کنید.

نقش سرمایه‌ی اولیه

یکی از مشکلات عمده‌ی بسیاری از افراد برای شروع کسب و کار شخصی، نداشتن سرمایه‌ی اولیه است. این اصلی‌ترین توجیهِ بسیاری از افرادی است که علی‌رغم تمایل به آغاز کسب و کار شخصی، از آن منصرف می‌شوند. توانایی تأمین سرمایه و منابع مالی یکی از مشخصه‌های اصلی کارآفرینان موفق است. آنها به راز درخواست‌کردن و کمک‌گرفتن از دیگران پی برده‌اند. آنها می‌توانند روابط (سالم، مشروع و قانونی) و اعتماد لازم برای دریافت وام و سرمایه را ایجاد کنند. درنهایت، افراد ریسک‌پذیری هستند، اما ریسک‌پذیری‌شان محدوده‌ی کنترل‌شده‌ای دارد. آنها با نشان‌دادن مسئولیت‌پذیری خود و جلب اعتماد دیگران سعی می‌کنند بقیه را هم در ریسک خود سهیم کنند.

توانایی جلب اعتماد دیگران برای سرمایه‌گذاری، ویژگی بارز کارآفرینان موفق است.

نقش تحصیلات

«تجربه‌ی من نشانم داده موفقیت کسانی که به‌طور استثنایی در کسب‌وکار موفق‌اند، به‌خاطر دانسته‌هایشان نیست، بلکه به‌دلیل نیاز سیری‌ناپذیرشان به بیشتردانستن است.» مایکل گربر، نویسنده‌ی کتاب افسانه‌ی کارآفرینی

تعداد کارآفرینان موفقی که تحصیلات ناچیزی داشته‌اند، آن‌قدر زیاد است که حتی برخی، تحصیلات را مانعی در راه کارآفرینی دانسته‌اند. رابرت کیوساکی، نویسنده‌ی کتاب پدر پولدار پدر بی‌پول، در جمله‌ی طنزآمیزی می‌گوید: «دانش‌آموزان ممتاز برای دانش‌آموزان ضعیف کار می‌کنند و دانش‌آموزان متوسط برای دولت کار می‌کنند.» اما حقیقت این است که موفقیتِ افرادِ فاقد تحصیلات عالی در کسب و کار، دلایل زیادی دارد. آنها چون بدون مدارک تحصیلی نمی‌توانند در مشاغلی مانند حسابداری، وکالت، پزشکی یا سایر مشاغل کارمندی وارد شوند، بیشتر از افراد تحصیل‌کرده در پی کارهای آزاد و کسب و کار شخصی می‌روند. ازطرف‌دیگر چون در مدرسه فرصت اثبات توانایی‌های خود را نداشته‌اند، بعدها برای اینکه آن را در زندگی ثابت کنند، در کسب‌وکار شخصی انگیزه، اراده و پشتکار بیشتری از خود نشان می‌دهند. نکته‌ی دیگری هم هست: لازمه‌ی موفقیت در کارآفرینی، داشتن مهارت‌هایی است که هرگز در مدرسه و دانشگاه آموخته نمی‌شود.

«کارآفرینان موفق مایل‌اند از سایر مردم درخشان‌تر باشند و معمولا در زمینه‌ی مهارت‌های ارتباط اجتماعی، به‌طور خاص، تبحر خوبی دارند. نکته‌ی مهم در تبدیل‌شدن به فردی کارآفرین، برخورداری از مهارت گفت‌وگو با مردم و ایجاد ارتباط با آنهاست، یعنی اینکه افراد بتوانند مهم‌بودن ایده‌شان را به مردم بقبولانند. اغلب می‌بینید که بسیاری از کارآفرینان موفق از حمایتِ تیمی وفادار برخوردارند.» کالین گری

مهم‌تر از داشتن تحصیلات، اشتیاق به یادگیری، داشتن مهارت‌های ارتباطی و ایجاد صمیمیت و اعتماد در دیگران است.

نقش ریسک‌پذیری و اهمیت آن

تصور مرسوم از کارآفرین موفق کسی است که مشتاقانه هر نوع ریسکی را می‌پذیرد تا کار ثابتِ خود را رها کند و به‌دنبال رؤیای کارآفرینی برود. اما این تصور همیشه درست نیست. بسیاری از کارآفرینان موفق، کسب‌وکار شخصی خود را زمانی شروع کرده‌اند که شغل ثابت داشته‌اند و بعد از اطمینان از نتیجه‌بخش‌بودن ایده‌ی خود، کار ثابت‌شان را رها کرده‌اند. باوجوداینکه کارآفرینانی هستند که ریسک‌های بزرگی کرده و می‌کنند، همه مجبور نیستند چنین کنند.

«شما الزاما نباید بدون چتر نجات از پرتگاه بپرید، بلکه می‌توانید به‌طور تدریجی درخصوص ایده‌ی خود برنامه‌ ریزی کنید و به‌تدریج از شرکتِ محل کارتان بیرون بیایید. لازم نیست متحمل هیچ ریسک دیوانه‌واری شوید.» رُز تیلور

کارآفرینان موفق کار خود را از همان ابتدا با برنامه‌ریزی و حساب‌وکتاب آغاز می‌کنند و بیشترِ آنها صرفا با انجام کار موردعلاقه‌شان وارد عرصه‌ی کارآفرینی می‌شوند. آنها هرگز مجبور نیستند به‌طور ناگهانی به عرصه‌ای ناشناخته پا بگذارند.

نیازی به ریسک‌پذیریِ زیاد ندارید، بلکه می‌توانید به‌مرور و با ریسک کنترل‌شده، کسب‌وکار خود را توسعه دهید.

نقش انگیزه

پاسخ اولیه به اینکه «چه چیزی افراد را به‌سوی کارآفرینی سوق می‌دهد؟» این است: به‌دست‌آوردن مقدار انبوهی پول. اما بررسی زندگی کارآفرینان موفق گویای آن است که در بسیاری از موارد، پول فقط بخشی از پاسخ است و در برخی موارد پاسخی کاملا اشتباه است. برخی از آنها صرفا می‌خواهند به دیگران ثابت کنند که قدرت انجام کارهای بزرگ را دارند. مثلا کارآفرین بزرگی هست که هر روز با هلیکوپتر به محل کار خود می‌رود. او می‌گوید مصمم بوده به معلمش ثابت کند که اشتباه می‌کرده است. منظورش زمانی است که معلم به او گفته بود باید مدرسه را ترک کند چون استحقاق دریافت مدرک سیکل را ندارد. بیشترِ کارآفرینانِ موفق به‌دلیل خودباوری و میل به شکوفایی توانایی‌های درونی‌شان برانگیخته می‌شوند، اما در تعداد کمتری نیز ترس از شکست، محرک اولیه‌ بوده است. در نگاهی کلی، پول محرک اصلی کارآفرینان نیست. آنها بیشتر به‌دلیل علاقه به مسلط بودن، کسب استقلال بیشتر، انجام کارهای موردعلاقه‌ی خود و زدن برچسب شخصی خود روی آنها، برانگیخته می‌شوند. پول معمولا عامل ثانویه است. آنها دقیقا روی چیزی انگشت می‌گذارند که در وجودشان ایجاد انگیزه می‌کند؛ یعنی علایق‌شان. اگر به کاری که می‌کنید علاقه داشته باشید و در برابرش احساسات به‌خرج بدهید، احتمال دستیابی شما به موفقیت بیشتر خواهد بود. همین احساسات است که باعث پایداری و استقامت شما در روزهای سخت و شب‌های تاریک و طولانی می‌شود.

انگیزه‌ی بیشتر کارآفرینان موفق، برخاسته از میل به پیگیری علایق و شکوفایی توانایی‌های درونی است.

نقش نوع نگرش به کار

در تبدیل‌شدن به کارآفرینی موفق، «نگرش» حرف اصلی را می‌زند، یعنی علاقه، احساسات و باور کلی به هدفی که می‌خواهید به آن دست پیدا کنید. اگر خودتان به کارهایتان صد درصد باور نداشته باشید، هرگز نخواهید توانست سرمایه‌گذاران، مشتریان، کارمندان، شرکا و سایرین را به باور آن متقاعد کنید. کارآفرینان موفق شکست را نوعی فرصت می‌بینند نه فاجعه. آنها در صورت شکست، همه‌چیز را از نو آغاز می‌کنند. آنها به شکست‌ها اهمیت چندانی نمی‌دهند، بلکه از آن می‌آموزند و اجازه نمی‌دهند که آنها را از ادامه‌ی راه باز دارد. برخلاف سایر مردم، کارآفرینان حتی از موفقیت‌هایشان نیز درس می‌گیرند. آنها، هم شکست‌های خود را تحلیل می‌کنند و هم موفقیت‌هایشان را. آنها اهل تسلیم و کنارکشیدن نیستند. آنها جسارت این را دارند که بیشتر روی نکات مثبت تأکید کنند تا نکات منفی. آنها خوش‌بین‌اند و تفکر مثبت و امیدوارانه دارند. آنها آن‌قدر خوش‌بین‌اند که همیشه راهی برای حل مشکلات می‌یابند. آنها بر این باورند که «من می‌توانم از پس این کار بربیایم، می‌توانم این مسئله را حل کنم، می‌توانم کاری کنم که این اتفاق بیفتد». آنها فرصت‌های احتمالی را می‌بینند و بیشترین بهره را از آنها می‌برند. آنها وقتی به نادرستیِ ایده‌ای پی می‌برند، از آن دست می‌کشند، چون ترسی از شروع دوباره ندارند.

کارآفرینی، کارِ کیست؟

آیا شما هم می‌توانید کارآفرینی موفق باشید؟ اگر دارای ویژگی‌هایی باشید که در این مقاله برای کارآفرینان موفق برشمردیم، یا آنها را در خودتان به‌وجود بیاورید، شما هم می‌توانید کارآفرین موفقی باشید. اگر نگرش کارآفرینانه داشته و با تمام وجود به هدف خود متعهد باشید، هیچ تردیدی در موفقیت شما وجود نخواهد داشت. همه‌ی ما بیش از آنکه تصور می‌کنیم، توانایی و خلاقیت داریم و با استفاده از آنها می‌توانیم کارآفرینی موفق باشیم، به‌شرط اینکه نگرشی مثبت داشته باشیم و توجه خود را بر هدف متمرکز کنیم نه بر موانع. باید حاضر باشیم دست به ریسک‌های حساب‌شده بزنیم. باید جسارت این را داشته باشیم که از قالب‌های مرسوم خارج شویم و از الگوهایی که بیشترِ مردم، ناخودآگاه با آن برنامه ریزی شده‌اند، فراتر برویم. تمام آنچه نیاز دارید، اراده برای به‌سرانجام‌رساندن کار، استقامت و پایداری برای ادامه و پایمردی هنگام مواجه‌شدن با مشکلات و یقین کامل به این مطلب است: اگر امری را باور داشته باشید، قطعا ممکن خواهد شد. در این صورت کارآفرین موفق بعدی کسی نخواهد بود جز خود شما.

منبع: چگونه موفق شدم؟ زندگی چهل کارآفرین موفق دنیا، راشل بریج، ناهید سپهرپور، انتشارات آوین

تهیه شده برای: chetor.com

کسب‌وکار خود را با سرمایه کم شروع کنید

به مدت محدود با تخفیف ۵۰٪

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.