حسادت، احساسی طبیعی است که هر کسی آن را تجربه می‌کند. اما اگر آن را کنترل نکنید به خشم و تلخی تبدیل می‌شود. درنتیجه‌ی این احساسات منفی و مخرب، گرفتار افکار ناخوشایندی می‌شوید که اوضاع احساسی‌تان را به‌مراتب بدتر خواهد کرد. افراد بسیاری به‌دلیل اینکه نمی‌توانند با دوستان یا همکاران خود رقابت کنند، زندگی خود را موفقیت‌آمیز نمی‌بینند. اما چگونه می‌توان این حس حسادت به موفقیت دیگران را از بین برد؟ در این مقاله ۵ راهکار مفید برای مقابله با حسادت به موفقیت دیگران را معرفی خواهیم کرد.
از مهم‌ترین تاثیرات شبکه های اجتماعی این است که احساس خشم و رنجش را شدت می‌بخشند. فقط دو دقیقه جست‌وجو در این شبکه‌ها، شما را متقاعد می‌کند که دوستان‌تان از شما شادتر و سالم‌تر هستند. چراکه آنها معمولا آخرین عکس‌های تعطیلات‌شان را در این شبکه‌ها می‌گذارند و زندگی و بخت خوب‌شان را به همه اعلام می‌کنند. اما بررسی‌ها نشان داده است که حسادت به دوستان با مشاهده‌ی شبکه های اجتماعی، فرد را به سمت افسردگی هدایت می‌کند. اگر به همکارتان که ارتقاء یافته یا رئیس‌تان که خودروی گران‌قیمتی دارد، حسادت کنید و به‌طور کلی از موفقیتهای دیگران دچار عذاب و رنجش شوید، سلامتی، روابط اجتماعی و حرفه‌تان را به‌خطر می‌اندازید. این نوع حسادت‌ها، توان ذهنی‌تان را از کار می‌اندازد و شما را از رسیدن به توانایی‌های بالقوه‌تان بازمی‌دارد. در ادامه، ۵ روش دوری از حسادت به موفقیت دیگران ارائه شده که به‌وسیله‌ی آنها می‌توانید از این احساس مخرب رها شوید:
۱. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
ممکن است با تماشای شبکه های اجتماعی خیلی راحت به این فکر بیفتید که «خانواده‌ی من آن‌قدر شاد نیستند» یا «خانه‌مان به شیکی خانه دوستانم نیست.» اما بدانید زندگی، رقابت نیست. مقایسهی بین خود و دیگران، درست مانند مقایسهی سیب با پرتقال است. نوع زندگی هر کس منحصر به فرد اوست و شما باید برای خود و فردیت‌تان ارزش و احترام قائل شوید. هربار که متوجه شدید، دارید زندگی‌تان را با زندگی دیگری مقایسه می‌کنید، به خودتان یادآور شوید که شما در مسابقه نیستید. وظیفه‌ی شما این است که بدون توجه به اطرافیان‌تان، کارهای خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهید.
۲. شیوه تفکرتان را تغییر دهید
یکی از راهکارهای مقابله با حسادت به موفقیت دیگران تغییر شیوه تفکر است. تصور اینکه فرصت‌ها نادر هستند، ذهن را چنان بیمار می‌کند که فرد را به سمت افکار پلید، مانند آنچه که در فیلم «سالار مگسها» مشاهده شد، هدایت می‌کند. (در سالار مگسها، شخصیت‌های داستان به سمت توحش پیش می‌روند). البته این روشی است که معمولا شرکت‌های تولید محصولات به‌کار می‌برند تا شما را متقاعد کنند، عرضه‌ی کالایی بسیار کم و نامحدود است و شما را وادار می‌کنند قبل از هر کسی، حریصانه آن کالا را بخرید.
اگر همسایه‌تان ثروتمند است، تصور نکنید او تمام منابع پولی دنیا را به خودش اختصاص داده و شما هیچ راهی برای پولدارشدن ندارید. یا اگر ارتقاء شغلی موردنظرتان نصیب همکارتان شده، شاید بتوانید آن سمت را در سازمان یا شرکتی دیگر به‌دست آورید. حتی گاهی‌اوقات با سمت‌هایی عالی‌تر از چیزی که تصور می‌کردید، برخورد خواهید کرد.
ممکن است فکر کنید در طول عمرتان فقط یک‌بار فرصتی مناسب به‌دست می‌آورید یا موفقیت دیگران چیزی است که هرگز نمی‌توانید به آن دسترسی داشته باشید. اما واقعیت این است که کمتر چیزی در دنیا وجود دارد که کمیاب باشد. البته «زمان» چیزی است که همیشه محدودیت دارد و هر دقیقه‌ای را که با حسادت نسبت به موفقیت دیگری هدر دهید، ۶۰ ثانیه‌ای است که برای همیشه از دست داده‌اید.
۳. به تمام جنبه‌های زندگی توجه کنید
زندگی هیچ‌کس کامل نیست. اما مشاهده‌ی تصاویر کوچکی از زندگی افراد، ممکن است باشکوه‌تر از آنی باشد که حقیقت داشته باشد؛ به‌ویژه اگر این تصاویر را در شبکه های اجتماعی می‌بینید. فقط به‌دلیل اینکه همکارتان درآمد بیشتری دارد، یا همسایه‌تان جذاب‌تر است، به این معنا نیست که او زندگی بی‌نظیری دارد.
به‌جای اینکه روی بخش خوب زندگی فرد دیگری متمرکز شوید، زندگی او را از بُعد وسیع‌تری ببینید و چشم‌انداز مناسب‌تری داشته باشید. شما نمی‌دانید که دیگران ممکن است در زندگی چه سختی‌هایی را متحمل شوند. حتی اگر ظاهر زندگی فردی بدون مشکل به‌نظر بیاید، مسلما نمی‌دانید ممکن است آن فرد گرفتار چه مشکلات ذهنی و روحی باشد.
۴. بر سر اینکه چه چیزی منصفانه است، تصمیم‌گیری نکنید
گاهی‌اوقات وسوسه می‌شویم آنچه را که عادلانه می‌دانیم، به همه‌چیز تعمیم دهیم. مثلا «او شایسته‌ی این ارتقاء نبود، چون به‌اندازه‌ی من کار نمی‌کند.» یا «او وقتی با کارمندانش مانند آشغال رفتار می‌کند، سزاوار داشتن کسب و کار موفق نیست».
حقیقت این است که قرار نیست همیشه زندگی، منصفانه (طبق چیزی که از انصاف می‌شناسید) پیش برود. اصرار بر اینکه شما شایستگی بیشتری نسبت به دیگری دارید، فقط وقت و انرژی‌تان را هدر می‌دهد. مواردی را که از کنترل‌تان خارج است، بپذیرید و روی بهترین کسی که می‌توانید باشید، متمرکز شوید. در این راه هم دائم به خودتان امتیاز ندهید تا در صورت امتیازهای کم دچار افسردگی نشوید.
۵. خودتان تعریفی تازه از موفقیت داشته باشید
تعریف مناسب و تازه از موفقیت یک راهکار مناسب برای مقابله با حسادت به موفقیت دیگران است. وقتی تشخیص دهید که با کسی در رقابت نیستید، نمی‌توانید از او ناراحت و عصبانی باشید. درحقیقت، وقتی به زندگی خود، همچون فرصتی برای همکاری و نه رقابت بنگرید، می‌توانید موفقیتهای دیگران را هم جشن بگیرید. برای خود تعریفی از موفقیت داشته باشید و ارزش‌های خود را بشناسید. بدانید که دیگران هم برای رسیدن به موفقیت‌هایشان در تلاش هستند. در ضمن دستاوردهای آنها به‌معنای نابودی موفقیتهای شما یا دست کم گرفتن آنها نیست.
به مسیر رسیدن به موفقیتهای خود توجه کنید. تنها کسی که باید خود را با آن مقایسه کنید، فقط خود دیروزتان هستید. هر روز کمی بهتر از روز قبل باشید. با این روش دیگر موفقیتهای دیگران را تهدید نمی‌بینید.
در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و رفتار شما به‌وجود می‌آورد. اگر احساس افسردگی دارید، حتما با کمک یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ارتباط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.
یک دوستی در یک جا گفته بود: ” اینستا مثل ماشین تولید حسادت عمل می کنه! ” واقعا هم راست میگه! اصلا کسی هست که در اینستا حضور داشته باشه و با دیدن پستها و استوری های دیگران تا حالا احساس حسادت را تجربه نکرده باشه؟ اگر کسی بگه بله، قطعا دروغ میگه! گاهی دیدن موفقیتهای دیگران، حس حسادت را در آدم شعله ور می کنه. خودم را بگم: خیلی اوقات می بینم بعضی ها چیزهایی دارند که من ندارم. خب حرص می خورم که چرا اونا دارند و من ندارم. من مجردم. گاهی اوقات (همیشه نه ها) وقتی می بینم بعض متأهلین چطور به هم ابراز عشق می کنند، بهشون حسودیم میشه. با وجود اینکه می دانم قطعا فقط لحظات خوششان را برای دیگران به نمایش می گذارند و آنها هم مشکل دارند، ولی باز هم نمی توانم جلوی حسادتم را بگیرم. یا اینهایی که همش عکس سفرهای خارجشان را می گذارند، بهشون حسادت می کنم که خوش به حالشان … البته من مشکل مالی ندارم ولی بالاخره انقدر هم پولدار نیستم که برم خارج … یا کسی که میاد میگه فلانی دکترا قبول شده و … من لیسانس دارم. بنا به دلایلی دیگه نمی تونم برم سطوح بالاتر ولی آرزو داشتم ای کاش دکترا می گرفتم … این فوق و دکترا خواندن بقیه، گاهی (همیشه نه ها)، حسادتم را برمی انگیزد.
البته هیچ وقت حسادتم را نشان نمیدم و همیشه در دل خودم است ولی خب خودم که می دانم دارم حرص می خورم و حسادت می کنم. سر خودم را که نمی توانم کلاه بگذارم.
وقتی به کسی حسادت می کنم، قشنگ حس می کنم که از درون دارم خورده میشم و زجر می کشم …
ای کاش این حسادتم از بین بره و دیگه هیچ وقت به هیچ کس حسادت نکنم