“شیوه صحیح زندگی و روابط اجتماعی موثر” حلقه گم‌شده درس های دوره ابتدایی

0

درجامعه امروزی ایران،که براساس برخی آمارجهانی رتبه اول رادرشاخص تعارضات احساسی وعصبانیت دربین سایرکشور هادارد،کم نیستندکسانی که ازنظرعلمی در رده های بالا قرار دارنداما دربرقراری ارتباط باسایرین به شکل موثرومفید ناتوان هستند و این ضعف،مشکلات اجتماعی متعددی رابه دنبال خواهدداشت.
این افراد همچون دیگران در دوره های ابتدایی و آموزش عالی تنها به کسب علم ودروس مربوط به علوم‌ تجربی و ریاضیات و یا علوم انسانی(به شدت محدود و وابسته به حفظیات)پرداخته‌اند و از طریق آموزش وپرورش آگاهی خاصی در زمینه شیوه زندگی وروابط صحیح با دیگران به آنها آموخته نشده است،مگر آنکه فردبه توصیه کسی ویا برحسب علاقه خود دراین زمینه مطالعاتی راداشته باشد.

اما آموختن روش صحیح زندگی وداشتن رابطه موثر انسان با دیگران برای داشتن یک زندگی لذت بخش واثرگذارضروری است.

بهترین سال ها برای یادگرفتن این موارد دوران ابتدایی است،چرا که هنوز شخصیت فرد به شکل کامل شکل نگرفته است و تغییر شخصیت و ویژگی های شخصیتی میسراست اماهرچه از سالهای عمر انسان بگذرد این تغییر سخت تر می‌شود.

رونیکس

چند مورد می توان درباره محتوای این درس ذکر کرد:

  • خودآگاهی
  • مدیریت زمان
  • تفکرمنطقی ونقادانه
  • شنونده خوبی بودن وفن بیان مناسب
  • وقت شناس ومسئولیت پذیر بودن
  • ابراز همدلی وارائه راهکار درهنگام مشکلات
  • صداقت و صراحت در بیان ورفتار درعین مودب بودن
  • بیان صحیح احساسات خود و درک احساسات دیگران
  • توانایی حل مسئله برای برطرف کردن مسائل زندگی(مسائل شخصی،کاری و …)

هرکدام از این موارد باید به تناسب سن وسال تحصیلی دانش آموزان تدریس شوند و می توان به شکلی خلاصه هر کدام را در قالب یک درس فقط در یک سال تحصیلی یاد داد.
اما بهتر است ابتدامهارت های پایه ای و آسان تر درسال های نخست آموزش داده شودو در طول 6 سال دوره ابتدایی، بخشی ازهر کدام ازموارد بالا به دانش آموزان تدریس شود؛ چرا که اگر مهارت های زندگی درطول مدت طولانی تری آموخته شونداثر بخشی بهتری دارند.

همچنین خودمعلمان ابتدایی بایدتوسط متخصصین و روانشناسان خبره، موارد بالا را به بهترین شکل آموزش ببینند تا بتوانند به شکلی مناسب به دانش آموزان این مهارتها رابیاموزند.

چندویژگی می توان برای نحوه تدریس این درس در نظر گرفت:

  • لزوما نباید دارای کتابی باشد که از آن امتحان گرفته شود.
    برای مثال در ژاپن،که یکی از بهترین نظام های آموزش و پرورش رادرجهان دارد،دردوره ابتدایی چیزی به نام نمره ومردودی وجود نداردچون هدف تربیت،نهادینه کردن مفاهیم وساختن شخصیت است،نه فقط تعلیم و تلقین و حفظ کردن.
    همچنین دانش آموزان نبایدبه خاطر ترس از نمره این درس را مطالعه کنندو همچنین صرفا مطالعه کتاب وحفظ کردن آن نمی تواند همه بخش ذهن را درگیر کند و یادگیری کامل مهارتها صورت نمی‌گیرد.
  • حتما کلاس بایدبه شکل کار گروهی و هر جلسه در گروه های متفاوتی برگزار شود.
    چرا که ذات این درس ارتباط افراد با یکدیگر است،و اگر معلم به شکل سنتی،تنها مطالب را بازگو کند ودانش آموزان هر کدام به تنهایی و انفرادی درس را بیاموزندتاثیرچندانی نخواهد داشت.
  • بهتر است که آموزش در فضاهای مختلف و نه فقط کلاس درس صورت بگیرد.
    میتوان بخشی ازدرس رادرحیاط ویا حتی دراردو آموزش داد.(اردویی که هدف آن بازدیدمحض نباشد)
    همچنین در اصل،نکات مربوط به این درس بیشتر مهارتی هستند(مهارت زندگی ومهارت اجتماعی)و خود دانش آموز باید این نکات راتجربه کند.
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.