چطور از حسادت به عنوان ابزاری برای پیشرفت استفاده کنیم؟

6

بسیاری از ما تجربه‌ی حس رضایتمندی را در گرو کسب موفقیت می‌دانیم. با تأیید این نگرش، می‌توان پرسید: «پس چرا گاهی انسان‌هایی موفق دیده می‌شوند که از حس رضایتمندی بی‌‌بهره‌اند؟ نامادری سپیدبرفی بعد از او زیباترین زن سرزمین خود بود. بی‌تردید نفر دوم بودن در صف زیبایی، جایگاه بسیار ارزشمندی است. پس چرا او برای تصاحب رتبه‌ی اول حاضر شد سپیدبرفی را از میان بردارد؟ تلاش نافرجامی که باعث از میان رفتن خود او شد.

راهنمای مطالعه نمایش


حتما بخوانید: درمان حسادت با ۵ روش فوق‌العاده کاربردی

با این اوصاف می‌توان گفت، حسادت مثل یک کمربند انفجاری است که پیش از هرکس، صاحب آن را نابود می‌کند. در این مقاله روش‌هایی را مرور می‌کنیم که به ما کمک می‌کند، این کمربند را آرام آرام از خود باز کنیم. قرار نیست یا حتی ممکن نیست که از تمام این پیشنهادها استفاده کنیم؛ بنابراین با توجه به موقعیتی که در آن قرار دارید، بررسی کنید کدام یک از اینها می‌تواند اثرگذاری بیشتری برایتان به ارمغان بیاورد.

رونیکس

حتما بخوانید: ۱۰ نکته‌ای که رضایت از زندگی شما را افزایش می‌دهد

حسادت با غبطه تفاوت دارد

پیش از هر چیز بدانید که حسادت با غبطه تفاوت دارد. غبطه خوردن یعنی اگر کسی از نعمتی برخوردار بود ما نیز بخواهیم همانند آن را داشته باشیم؛ اما حسادت به این معناست که آرزومند باشیم فرد صاحب‌ نعمت، تهیدست و بی‌نصیب شود؛ یا اینکه فقط ما آن نعمت را داشته باشیم در حالی که او بی‌بهره باشد.

حسادت را در خود انکار نکنیم

برای کنترل حسادت، بهترین راه این است که ابتدا وجود حسادت را در خود بپذیریم. مسلما وقتی آن را انکار می‌کنیم دیگر دلیلی وجود نخواهد داشت تا بخواهیم برای کنترل آن چاره‌ای بیندیشیم.

بپذیریم که همه‌ی انسان‌ها کم یا زیاد مستعد حسد ورزیدن هستند

ممکن است شما در فضایی رشد کرده باشید که مدام با دیگران مقایسه می‌شده‌اید. مدام از شما انتظار داشته‌اند شبیه فلان کس رفتار کنید. حتی اگر در زمینه‌ای عملکرد قابل قبولی از خود نشان می‌داده‌اید، تلاش شما در سایه‌ی توانمندی‌های فرد مذکور محو می‌شده است. به صراحت باید گفت که این فضای تربیتی، ناسالم و زیان‌بار است. اگر شما خود مستعد حسادت بوده باشید، زندگی در چنین وضعیتی شما را در سراشیبی سقوط در دره‌ی نابودی انداخته است. برای مقابله با این آفت، کافی است ابتدا بپذیرید که همه‌ی انسان‌ها کم یا زیاد مستعد حسد ورزیدن هستند. در قدم بعد باور کنید که یقینا همه‌ی ما انسان‌ها توانمندی‌های خاص و منحصربه‌فرد خودمان را داریم. هرکس که در زمینه‌ای ضعیف است، در مهارتی دیگر توانمند است.

به حسادت خود به چشم یک بیماری نگاه کنیم که می‌تواند درمان شود

مطمئن باشید اگر غده‌ی بدخیم حسادت در وجود شما سر باز کند، عاقبت با پیشروی و رسیدن به اندام‌های اصلی وجودتان، شما را از پا خواهد انداخت. اما اگر به موقع اقدام کنید، می‌توان از عواقب نامطلوب آن جلوگیری کرد.


حتما بخوانید: درمان حسادت با ۵ روش فوق‌العاده کاربردی

اجازه ندهیم حسادت منجبر به بخل شود

مطمئن باشید آنچه می‌بایست به کسی برسد، در نهایت به او خواهد رسید. در این بین، ما انسان‌ها نقش یک واسطه و نامه‌رسان را بازی می‌کنیم. اگر نقش خود را به‌خوبی ایفا نکنیم، بی‌شک کسی دیگر هست که جای ما این کار را انجام خواهد داد. در این میان، ما تنها خود را بدنام کرده‌ایم و صلاحیت خود را زیر سؤال برده‌ایم. لذا داشته‌های خود را از دیگران دریغ نکنید. تا می‌توانید آموخته‌ها و تجربیات‌تان را به دور از خودنمایی و فضل‌فروشی، با دیگران به اشتراک بگذارید. امروزه شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، این امکان را برای ما فراهم کرده‌اند تا رسانه‌ی شخصی خود را داشته باشیم. اگر بر صندوقچه‌ی آموخته‌های خود قفل بزنیم، به جریان رو به رشد دانش بشری پشت کرده‌ایم.

به جای رقابت با او رفاقت کنید

به هر حال کسی که به او حسادت می‌کنید، دستِ‌کم از دید شما، صاحب یک امتیاز یا توانمندی مطرح و برجسته است. به نظر من، هیچ چیز بهتر از این نیست تا با برقراری روابط خوشایند با او، موقعیتی فراهم کنید تا در مواقع ضروری بتوانید از توانمندی‌ها و حمایت‌های او بهره‌مند شوید.

با تحسین توانایی‌هایش، از او بخواهید تا ترفندهای مفیدی به شما بیاموزد

به او بگویید من از فلان ویژگی یا فلان چیزی که داری خیلی خوشم می‌آید. کاش به من هم یاد می‌دادی! کاش من هم می‌توانستم از آن استفاده کنم! در مقابل از او بخواهید اگر در زمینه‌ای نیاز به کمک یا راهنمایی داشت، با توجه به امکانات و توانایی‌های شما، حتما از شما کمک بگیرد.

اعلام آمادگی کنید تا به او کمک کنید

سعی کنید گرهی از کار او بگشایید تا به‌نوعی او را مدیون خود کرده باشید. سعی کنید کاری کنید که وقتی نام شما و یاد و خاطره‌تان برایش زنده می‌شود، به جای کینه‌توزی و عداوت، شما را با آن ویژگی یا عملکرد مثبت به یاد بیاورد.

سعی کنید از کسی که به او حسودی می کنید، بازخورد مثبت بگیرید

در یک فرصت مناسب به شکل صحیح، بعد از آنکه از او تعریف کردید، از او هم بخواهید او نیز از شما تعریف کند. به او بگویید که دوست دارید خود را در آیینه‌ی وجود او ببینید. بپرسید فکر می‌کنی کدام خصلت یا توانایی من بیش از همه به چشم می‌آید؟ اگر قرار بود من و تو روزی هدف مشترکی داشته باشیم، فکر می‌کنی من در چه زمینه‌ای و به چه شکل می‌توانستم به تو کمک کنم؟


حتما بخوانید: انتقاد سازنده چیست؛ چگونه انتقاد کنیم تا دیگران دلخور نشوند؟

از انباشته شدن احساسات ناخوشایند بپرهیزید

اگر از او ناراحت شدید فورا به صورت مخفیانه این مسئله را مؤدبانه و صریح به او بگویید. هرگز نگذارید این دل‌آزردگی‌های کوچک روی هم تلنبار و به یک کوه بزرگ تبدیل شود. در غیر این صورت، کنترل آن بسیار دشوار می‌شود. همچنین، به یاد داشته باشید وقتی حسادت بر ما غلبه کند، آنگاه دیگر نمی‌توانیم عنان رفتار خود را در دست بگیریم. به احتمال بسیار زیاد، حرفی می‌زنیم یا کاری می‌کنیم که بلافاصله حیرت‌زده و پشیمان می‌شویم. شاید هرگز نتوانیم باور کنیم که چرا چنین واکنشی از خود نشان دادیم.

اگر بیش از اندازه نسبت به او احساس حسادت می‌کنید، سعی کنید از او فاصله بگیرید

اگر ممکن است، از کسی که به او حسادت می‌کنید دور شوید. به عبارت بهتر، سعی کنید کمترین رویارویی را با او داشته باشید. اگر در جایی حضور یافتید که او نیز بود، سعی کنید معمولی رفتار کنید. نه بیش از اندازه ساکت و تودار و نه بیش از اندازه پرهیاهو باشید. به دنبال این نباشید که به هر ترتیب ممکن، توجهات را به سوی خود جلب کنید. مطمئن باشید اگر حسادت شما لو برود، آبروی‌تان در معرض خطر خواهد بود. چه بسا به این طریق دوستان‌تان را هم از دست بدهید.

پشت سر او بدگویی نکنید

حتی اگر پشت سر او بدگویی می‌کنند، سکوت نکنید؛ بلکه خصلت‌های مثبت او را یادآوری کنید. امیدوار باشید که این حرکت شما به گوش او برسد. آن وقت سپاس‌گزار شما خواهد بود، و از این پس روی شما حساب ویژه‌ای باز خواهد کرد.

واقعا می‌خواهید مثل او بشوید؟

قبل از اینکه با او رقابت کنید، از خود بپرسید اگر او همراه من نمی‌بود یا اگر از من جدا شود، باز هم من دوست دارم با او رقابت کنم؟ یا خودم را همین‌طوری که هستم می‌پذیرم؟ در زندگی هیچ چیز بهتر از آن نیست که هرکس اولویت‌ها و اهداف فردی‌اش را پیگیری کند. توجه مداوم و بی‌قاعده به دور و اطراف، از ما یک آدم فضول و بی‌خاصیت می‌سازد که در عوض تلاش، حرف این و آن را می‌زنیم، و آتش‌بیار معرکه‌ی شایعات و عوام‌زدگی می‌شویم.

مطمئن باشید درخشش او موجب افول شما نخواهد بود

در عالم برای هرکسی فرصت درخشیدن وجود دارد. الزاما نه شما باعث موفقیت دیگران خواهید بود و نه دیگران مانع کامیابی شما خواهند شد. اگر در موفقیت، انحصارطلب باشید، بدانید که وارد بازی خطرناکی شده‌اید. فراموش نکنید که نظام خلقت، به همه‌ی انسان‌ها به‌اندازه‌ی ظرفیت‌شان نعمت بخشیده است؛ حال چه این تقسیم و توزیع، به مذاق شما خوش بیاید یا نه، هیچ تأثیری نخواهد داشت. اگر نمی‌توانید باغبان باشید، لااقل مثل تیغ هم نباشید که نه زیبایی دارد و نه می‌گذارد بی‌سوز و ‌خونریزی، کسی به گل دسترسی داشته باشد.

هرگز توانایی‌های او را با ناتوانی‌های خود مقایسه نکنید

مطمئن باشید که شما هم از گنجینه‌ی نعمات الهی، بهره‌مندی‌های خاص خود را دارید. سعی کنید فهرستی از این داشته‌ها و توانایی‌های خود را بنویسید، و همواره با مرور این فهرست، در ذهن‌تان تصویری مقتدر و تأثیرگذار از خود ترسیم کنید. با خود بگویید: «هریک از این توانایی‌ها و نعمت‌هایی که من دارم، به خودی خود، رشک‌برانگیز است. با وجود این، دیگر چه معنایی دارد که من به کسی حسادت کنم؟ تازه اگر هم قرار باشد میان من و دیگری چیزی به اسم حسادت وجود داشته باشد، قطعا دیگری است که می‌بایست به داشته‌های من حسادت کند

به جای اینکه او را پایین بکشید، خود را بالا ببرید

به هیچ وجه سر مسائل بی‌ارزش، با او وارد رقابت نشوید. خود را عاقل‌تر و خویشتن‌دارتر از آن بدانید که منابع‌تان را در چنین راه‌هایی هدر دهید. در عوض، این انگیزه‌‌ی رقابت را دستاویزی برای ارتقا و توسعه‌ی مهارت‌های خود قرار بدهید. اصلا قرار نیست شما دو نفر در یک جاده، پهلو به پهلوی هم بدوید. شما هم مانند همه‌ی انسان‌ها می‌توانید مسیر اختصاصی خود را بیابید؛ مثلا اگر قبلا کلاس زبان می‌رفتید و آن را رها کرده‌اید، بدون توجه به اینکه او دارد چه می‌کند، دوباره مهارت زبان انگلیسی خود را تقویت کنید. مثلا اگر او خوب صحبت می‌کند، شما توانایی استدلال و تحلیل را در خود بالا ببرید. یا اگر او خوب ساز می‌زند، شما آشپزی خود را بهبود بخشید. این طور نیست که خوب صحبت کردن و ساز زدن بهتر از توانایی تحلیل و زبان انگلیسی باشد. هر کدام از اینها در موقعیت خاص خود ارزشمند محسوب می‌شوند.


حتما بخوانید: تلاش برای موفقیت با ۸ راهی که شما را به هدف می‌رساند

بدانید که هر کس نعمت‌های بیشتری داشته باشد، مسئولیت بیشتری نیز خواهد داشت

برخورداری یا عدم برخورداری ما انسان‌ها از نعمت‌های الهی، بر اساس مصلحت و اراده‌ی خداست. بهتر است به مصلحت و اراده‌ی خداوند احترام بگذاریم. به این فکر کنیم که صرف نظر از اینها، او خود برای برخورداری از این بهره‌مندی‌ها چه قدر زحمت کشیده است؟ مثلا اگر دارایی‌هایش را با مطالعه و تحقیق به‌دست آورده، پس اگر واقعا شما هم به چنین چیزی نیازمند یا مشتاق باشید، چاره‌ای جز تن دادن به این کار ندارید؛ حتی می‌توانید از خود او مشورت بگیرید؛ چرا که وقتی دیگران را به عنوان یک مشاور متخصص خطاب می‌کنیم، احساس بسیار خوبی را به آنها انتقال داده‌ایم. اگر هم دارایی‌‌هایش بادآورده است، بهتر است به جای بهانه‌جویی و گله‌گزاری، یا تمرکز بر شانس و اقبال، بر توانایی‌های خودتان تمرکز کنید. یقینا کسی که با تلاش به جایی می‌رسد، بیش از انسانِ نابرده‌رنج از دسترنج خود خشنود خواهد بود.


حتما بخوانید: ۴۳ عادت ساده که زندگی‌تان را بهبود می‌بخشد

مطمئن باشیم بیش و پیش از هرکس دیگری با حسادت به خودمان آسیب خواهیم زد

مصیبت بزرگ آن است که متوجه گُر گرفتن شعله‌ی حسادت در خود نباشیم. آنگاه ناآگاهانه به خودمان لطمه می‌زنیم. آنگاه است که نمی‌توانیم از موفقیت‌هایمان شاد شویم. همواره کسی را در گوشه‌ی ذهن خود نشانده‌ایم که دستاوردها و توانایی‌هایمان می‌بایست از زیر تیغ نگاه تیزبین او رد شود. پر واضح است که از نگاه چنین جلّادی، کسی جان سالم به‌در نخواهد برد.

تمرکز بر حسادت، توانمندی‌های ما را نابود می‌کند

اگر در جاده‌ی حسادت توقف کنیم، آنگاه تمرکزمان از تلاش برای تحقق اهداف‌مان، منحرف و معطوف به بررسی عملکرد دیگران می‌شود. آنگاه به جای صرف انرژی برای پیشبرد برنامه‌هایمان، نگران آن هستیم که او چه می‌کند؟ چه نتیجه‌ای می‌گیرد؟ دیگران درباره‌اش چه می‌گویند؟ آنگاه با این خودخوری‌ها، در کار خود درجا می‌زنیم. مدام با مقایسه‌ی نادرست، خود را ناتوان‌تر از او می‌پنداریم. به این ترتیب در زمانی کوتاه بازدهی‌مان افت می‌کند و حس می‌کنیم که از او عقب افتاده‌ایم. آنگاه ممکن است از ادامه‌ی تلاش منصرف شویم، یا حتی نیروهای تخریب‌گر روانی‌مان فعال شوند، و ما را به سمت کارشکنی و زیرآب زدن سوق دهند.

حسن ختام

اگر حسادت را در خود درمان نکنیم، آنگاه ممکن است ناآگاهانه و ناخواسته آن را مثل یک ویروس پنهان و قوی، به نسل بعد از خود منتقل کنیم. بیایید میراث بهتری برای آیندگان بر جا بگذاریم. بیاییم زمانی را تصور کنیم که در یک جمع پرشمار در حضور همه داریم اقرار می‌کنیم که زمانی به فلان کس حسادت می‌کردیم؛ اما حال با افتخار اعلام می‌کنیم که عاقبت با غلبه بر این احساس ویرانگر، توانسته‌ایم دستاوردهایی قابل اعتنا حاصل کنیم. مطمئنا به‌خاطر این تلاش منحصربه‌فردمان، بسیار تشویق و تحسین خواهیم شد.

تهیه شده در: chetor.com

چگونه می‌توانید بر صدا و لحن و شیوه بیان خود مسلط‌تر شوید تا ارائه تاثیرگذارتری داشته باشید؟

۱۰،۰۰۰ تومان

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین دیدگاه‌ها (از 6 دیدگاه)
  1. وحید می‌گوید

    سلام سعید جان، درود بر شما، با آرزوی موفقیت روز افروزن…

  2. جینا می‌گوید

    حقیقتا چند رو هست دارم از حسادت میمیرم 🙂 جنگ درون هم که آغاز شده بود و حسادت نکن، به توانایی و تلاش خودت تکیه کن و اینکه اون میدرخشه به معنای افول تو نیست و… خلاصه گیج بودم. ممنون از مقاله تون.. آدما اکثرا این چیزا رو میدونن ولی به یک یادآوری بیرونی احتیاج دارند هر چند وقت یکبار… ممنون.

  3. مینا می‌گوید

    ببینید یک چیزهایی هست که نمیشه اونا را به دست آورد با تلاش هم نمیشه. یکی داره و دیگری داره . حسادت در این موارد را باید چکار کرد؟
    مثلا “هوش زیاد” برای من به شدت حسادت برانگیز است. هوش خودم بد نیست، معمولی است مثل اکثر آدمها. ولی همیشه حسرت هوش زیاد را داشتم … به همه نه، ولی خب به بعضی از افراد باهوش واقعا حسادت می کنم. چکار میشه کرد؟

    یک گروه دوستانه داریم همگی لیسانس داریم. یکی از دوستان بیشتر خواند و رفت دکترا … وقتی شنیدم دکترا قبول شده، حسودیم شد … من بنا به دلایلی، امکان اینو ندارم که بالاتر را بخوانم … چراش بماند … ولی با وجود اینکه دوستم را هم خیلی دوست دارم، بهش حسادت می کنم … وقتی هم بقیه گهگاهی از دکترای اون حرف می زنند، در درونم حرص می خورم و حسودی
    می کنم … البته هیچ واکنش بیرونی ندارم ها، هرگز!
    فقط اون حرصی که از درون می خورم، اذیتم می کنه … حسادت مثل شعله آتشی است که از درون آدم را زجر میده … انقدر دلم می خواست ای کاش هیچ وقت به هیچ کس حسادت نکنم، ولی خب چکار کنم که بعضی اوقات به بعضی ها حسادت می کنم